زنانه شدن آموزش عالی در ایران: تناقض‌ها و پیچیدگی‌ها

آموزش زنان آموزش عالی زنان توازن جنسیتی

نویسندگان

دسامبر 1, 2020

دانلود

چهار دهه پس از انقلاب فرهنگی در ایران در خرداد ۱۳۵۹، که آغاز اسلامی سازی آموزش و پرورش بود، زنان درست برخلاف انتظار، با وارونه کردن توازن جنسیتی به سود خود ، حدود نیمی از جمعیت دانشجویی در دانشگاه­ها را تشکیل می­دهند. در نزد بسیاری این نتیجه­ای غیر منتظره است زیرا اسلامی­سازی برابر بود با افول -هرچند نه سدّی تمام و کمال در برابر- مشارکت اجتماعی-اقتصادی زنان به­ویژه در آموزش و پرورش و بازار کار. اما در ایران امروز آموزش زنان فراسوی دبیرستان یک پدیده حاشیه‌ای نیست و به یک هنجار، همانند بسیاری از کشورها تبدیل شده است.

از این رو بسیاری از دانشگاهیان در نوشته های خود تلاش کرده‌ اند به توضیح پیچیدگی­ها و تناقضهای زنانه­شدن آموزش عالی در ایران بپردازند . نوشته حاضر بر آن است که با مرور سنجشگرانه این ادبیات به درک بهتر این پدیده یاری رساند.  بخش اول مقاله به بررسی آماری  پیرامون ثبت­نام زنان در دانشگاه­ها از دهه ۱۹۷۰ بدین سو، و نیز مشارکت کمابیش محدود آنان در بازار کار اختصاص دارد. هدف این بخش مطالعه کمی دگرگونی های ۵ دهه گذشته و  پیوند بین آموزش عالی زنانه شده، از یک سو، و بازار کاری تحت سلطه مردان از سوی دیگر است.  بررسی آماری تحول آموزش زنان پیش درآمدی خواهد بود برای مرور سنجشگرانه ادبیات موجود پیرامون وضعیت زنان در آموزش عالی و طرح نکاتی که می تواند به پربارتر شدن بحث یاری رسانند.

مرور سنجشگرانه ادبیات بطور عمده به دو دسته از پژوهش‌ها پیرامون آموزش عالی توجه می‌کند: آنهایی که به بررسی  انگیزه­ها، انتظارات و تصمیم گیری زنان برای پیگیری آموزش پس از دبیرستان می‌پردازند و نوشته‌هایی که به تحلیل اسلامی­سازی آموزش (عالی) به منزله بخشی از ساختار و روند دولت-ملت سازی و تاثیر آن بر پیشرفت زنان  توجه دارند.

تأکید ما اینست  که تحلیل  جامع ­باید در نگاه گسترده تر از دولت و جامعه به زمینه (کانتکس) دنیای جهانی شده هم توجه کند. جهانی که هم بر شکل گیری انگیزه زنان ایرانی در پیگیری آموزش عالی، و هم بر اسلامی­سازی آن تاثیر می گذارد. استدلال ما آن است که انگیزه­های زنان ایران با “روح زمان” (هگل، ۲۰۱۲) به معنای افزایش آگاهی  و عدالت خواهی پیوند نزدیک دارد و از  طریق انواع رسانه­ها از آنچه در دنیا می گذرد تاثیر می‌پذیرد . طرح اسلامی کردن آموزش، که از انقلاب فرهنگی در ۱۳۵۹ بدین سو ساختار و محتوای نظام آموزشی را نشانه رفته است،  نیز در ارتباط با افزایش آگاهی جنسیتی قابل بررسی است و از این منظر دارای تناقض‌ها و پیچیدگی‌های خاصی است