جابه‌جایی معرفت‌شناسی پناهندگان کوییر

رویاهای سرکشی، همبستگی کوییر، و سیاست‌های فلاکت و بدبختی

کوییر نظریه کوییر رویاهای سرکشی فاطمه مرنیسی

نویسندگان

اكتبر 22, 2021

دانلود

هرچه صاحب اختیارتر، آزادی و لذت بیشتر

. فاطیما مرنیسی

در چند سال گذشته، من پژوهش خودم را بر روی تناقض در رژیم‌های پناهندگی متمرکز کرده‌ام، جایی که در آن متقاضیان پناهندگی کوئیر و ترنسجندر ایرانی در ترکیه که منتظر رسیدگی به پرونده‌های خود از سوی کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل ( UNHCR ) ، دولت ترکیه و «کشور سوم پناهنده پذیر» هستند، در حالی که به نظر می‌رسد تحت حمایت حقوقی زندگی می‌کنند، از حقوق محروم می‌شوند. در اولین نگاه، ممکن است به نظر برسد که یک متن نیمه اتوبیوگرافی در اواسط دهه ۱۹۹۰ در مورد کودکی فاطیما مرنیسی (۱۹۴۰- ۲۰۱۵) در حرمرسایی در مراکش در رابطه با پژوهش من در مورد رژیم‌های پناهندگی و همبستگی بی ربط است. با این حال، این مقاله این موضوعات به ظاهر متفاوت - حامیت مالی از پناهجویان کوئیر و ترانس، همبستگی کوئیر و روایت نیمه داستانی مرنیسی از زندگی در حرمرسا - را به منظور زیر سوال بردن فرضیات قیاس ناپذیر و پیشنهاد یک تغییر معرفت‌شناختی به هم می‌رساند.

قصد من پرداختن به «کوییر» به‌عنوان یک امر تحلیلی( و بازخوانی نظریه‌های خویشاوندی، رویای سرکشی مرنیسی یا خود مرنیسی به عنوان هنجارشکن و برهم زننده‌ی هنجارهای جنسیتی، سکسوالیته یا خانواده نیست. و همچنین من علاقه‌ای به کشف یک سوژه کوئیر پنهان ندارم، ادعایی مبنی بر اینکه گذشته کوئیر فراموش شده است، یا تحمیل یک هویت قابل فهم یا تمایلی که کوئیر را به شخصیت‌های اصلی در خاطرات مرنیسی تحمیل می‌کند. در عوض، من می‌خواهم تفکر بر مفروضات معرفت‌شناختی‌ای را در برنامه‌های درسی مطالعات جنسیت و مطالعات کوئیر تشویق کنم که در نظر گرفتن رویاهای سرکشی مرنیسی را به عنوان متنی قابل آموزش غیرقابل قبول می‌داند. بسیاری از محققان مطالعات خاورمیانه دانش مرنیسی را نقد کرده‌اند و من به دنبال تکریم کردن مرنیسی یا دانش او نیستم. هدف من از تمرکز بر رویاهای سرکشی مرنیسی سه گانه است و من این مقاله را به سه بخش مرتبط تقسیم کرده‌ام.

نخست، من توانایی بالقوه متن را در کمک به ما برای فهم خویشاوندی کوئیر از طریق پیوندهای زمانی و همبستگی تجزیه و تحلیل می‌کنم، و بنابراین از نظریه‌های اروپایی-آمریکائی در مورد خویشاوندی، پیوندهای ناهمگن خونی، ایده‌های لیبرالیستی انتخاب، یا تفسیرهای هویت-محور از پیوند کوئیر فراتر می‌روم. دوم، من این درک از خویشاوندی کوئیر را بنا می‌کنم- که خویشاوندی کوئیر را از مفاهیم ایده‌آلیزه شده‌ی تعلق و اجتماع از طریق یکسان بودن، رها می‌سازد- تا زمانمندی پیشرونده غایت‌انگار پناهنده را برهم بزنم. در نهایت، با نظریه‌پردازی خویشاوندی کوئیر و جهان‌سازی پناهجویان از طریق رویاهای سرکشی مرنیسی، من تقسیم‌بندی مطالعات کوئیر و مطالعات منطقه‌ای را زیر سوال می‌برم. من نشان می‌دهم که چگونه نظریه کوئیر می‌تواند متنی همچون رویاهای سرکشی را به عنوان یک مبنای معرفت‌شناختی و نه یک نمونه در مطالعات جنسیت، محور قرار دهد. متونی که اغلب به دلیل قدیمی بودن و / یا «غیر کوئیر بودن» کنار گذاشته می‌شوند.